بسم الله الرحمن الرحیم
پس از آنکه شیخ انصاری رحمه الله تعریف اصطلاحی اجماع را بیان کردند و فرمودند که وجه حجیت اجماع در امامیه حضور امام علیه السلام در مجمعین است ، و لذا فقها لفظ اجماع را با مسامحه در کلام خود استعمال کرده اند ، به پردازش درمورد انحاء نقل اجماع در بیان فقها میپردازند و میفرمایند. گاهی فقها لفظ اجماع را به صورت مطلق استعمال میکنند و گاهی به صورت مضاف . در صورت دوم گاهی مضاف الیه ظاهر در افرادی است که امام هم در آنها حضور دارد و گاهی ظاهر در من عدا الامام است. در صورت سوم اجماع اقتضای حجیت را ندارد مگر اینکه این اجماع من عدا الامام ، ملازمهای با قول امام علیه السلام داشته باشد. البته گاهی نقل اجماع اگرچه مطلق است لکن چون در مقابل یک اختلافی بیان شده است ظاهر در عدم الخلاف است و نه اجماع.
پس این بیان ، شیخ انصاری از آنجا که وجه حجیت اجماع را اشتمال نظر مجمعین بر نظر امام علیه السلام میداند به وجوه حضور نظر امام علیه السلام در مجمعین میپردازد. به این بیان که امام معصوم علیه السلام و نظر ایشان گاهی عن حس در میان مجمعین وجود دارد که سید مرتضی قائل به حجیت این مدل اجماع است. شیخ انصاری معتقد است که این اجماع اصلا اتفاق نمیافتد و برای شاهد کلام خود از بیان شیخ طوسی بیانی میآورند. دومین وجه موافقت نظر امام علیه السلام با نظر مجمعین ، ملازمه با استفاده قاعده لطف است. شیخ انصاری تطبیق قاعده لطف در ما نحن فیه را نمیپذیرند و معتقدند که شیخ طوسی معتقد به این مدل اجماع بوده است لذا نباید به اجماعات ادعائی شیخ طوسی اعتنا کرد. میرزای قمی ادعائی دارد مبتنی بر اینکه شیخ طوسی هم اجماع حسی و دخولی را قبول داشته است و هم اجماع لطفی. لذا نمیتوان اجماعات ادعائی ایشان را رد کرد. شیخ انصاری از کلام شیخ طوسی شواهدی را برای صرفا لطفی بودن ایشان ذکر میکند. همچنین کلام چند نفر دیگر از فقها را با توجه به اینکه مخالفت یک نفر را نیز مضر اجماع میدانسته اند حمل بر اجماع لطفی میکند.
درباره این سایت